طلسم های خرد و بزرگ
فرقی نمی کند
وقتی بر شاخ کنگره ها
گره خورده است
و هر روز
از پی شب ها و روزها
حادثه ای
قلب جهان را کوچک و
کوچک و
سیاه تر
می کند
و مجلسی
از پی مجلسی
عوام
یا اعیان
و دعاها و اوراد و...
کاش از نذرهای مانده در صدای این قوم
پیاله ای نصیب کنوانسیون ها می شد
پاره نانی هم
تنهایی کودکان را
جشن می گرفت
کاش از این صدا
بر صلیب جهان
مسیح ترانه ای
شب را
به وسعت نگاه تمام سیاهان
دوباره می سرود