واقعا عجيب است كه مسئولي درحد وزير يك نظام به راحتي وبدون تامل وانديشيدن برآنچه
برزبان جاري مي سازد ، گروه كثيري ازمردم را درمعرض نوعي اهانت قراردهد .
آقاي عبدالرضا شيخ الااسلامي ، صدر وزارت كار كه بر صندلي يكي از مهمترين وزارت
خانه هايي كه درحوزه ي اجتماعي واقتصادي مسئوليتي بس سنگين را برعهده دارد، بابيان
اين كه (( درحال حاضر اغلب بيكاران يا حال كاركردن ندارند يا . . . )) نگاهي كاملا غير
حرفه اي وبا عبارتي كه در ظرفيت اخلاقي كلام نمي گنجد،نسبت به خيل عظيم زحمتكشان
جامعه ي ما ، جفا روا داشته است .
شايسته نبود با اين همه زحمت وفشاري كه روي طبقه واقشار پايين دست وميانه ي جامعه
ما وجود دارد، با چنين ادبيات وشيوه ي كلامي نسنجيده اي سخن گفته شود.
آيا حداقل بخورونميري كه حاصل طاقت فرساترين شرايط كاري بخش تهيدست جامعه ي
ما است ، چگونه به دست مي آيد . اگركه حال كاركردن به قول آقاي وزيردرآنان نيست!
آيا آقاي وزيركار حقوق بيكاري به آن بخش عظيم بيكاراني كه دركلام خود آنان را موجود
اتي تنبل فرض نموده اند، پرداخت مي نمايد.
اي كاش آقاي وزيركارجوان ما از مشاورت هاي فرهنگي بيشتري بهره مند مي شدند، تا
با كلام احتمالا ناخواسته ي خويش خميدگي پشت زحمتكشان ميهن مان را مضاعف نمي
كردند .